English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5824 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ingloriousness U بی شرافتی
debt of honour U وام شرافتی
fiduciary bond U قرضه شرافتی
fiduciary bond U ضمانت شرافتی
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
subjecting U موضوع
motif U موضوع
motifs U موضوع
topics U موضوع ها
subjects U موضوع ها
subjects U موضوع
plotless U بی موضوع
subject [topic] U موضوع
texts U موضوع
issued U موضوع
text U موضوع
issues U موضوع
themes U موضوع
themes U موضوع ها
issue U موضوع
propositions U موضوع
topic U موضوع
subject U موضوع
questions U موضوع
point U موضوع
head U موضوع
questioned U موضوع
question U موضوع
theme U موضوع
objecting U موضوع
afair U موضوع
propositioning U موضوع
propositioned U موضوع
proposition U موضوع
criteria U موضوع
objects U موضوع
objected U موضوع
object U موضوع
matter U موضوع
topics U موضوع
topic U موضوع
subjected U موضوع
direct objects U موضوع
mattered U موضوع
mattering U موضوع
matters U موضوع
indirect objects U موضوع
in contestation U موضوع بحث
lemma U مقدمه موضوع
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
in question U موضوع بحث
universe of discourse U موضوع بحث
problems U معما موضوع
matter on hand U موضوع بحث
problem U معما موضوع
subject of debate U موضوع دعوی
subject and predicate U موضوع و محمول
subduce U موضوع کردن
not to point U بیرون از موضوع
subjecting U رعایا موضوع
subjects U شیی موضوع
subjects U رعایا موضوع
privity U موضوع محرمانه
What's behind all this? U موضوع چه است؟
off the track U از موضوع پرت
objective complement U مکمل موضوع
out of question U خارج از موضوع
not to the point U خارج از موضوع
side issue U موضوع فرعی
subjecting U شیی موضوع
subjected U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
recitation U تعریف موضوع
recitations U تعریف موضوع
beside the question U خارج از موضوع
sign position U موضوع علامت
sides of the question U اطراف موضوع
side show U موضوع فرعی
subject U رعایا موضوع
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
subject U شیی موضوع
at issue U موضوع بحث
monomaniac U دیوانه یک موضوع
side issues U موضوع فرعی
case U موضوع حالت
postulates U اصل موضوع
postulated U اصل موضوع
postulate U اصل موضوع
grievance U موضوع شکایت
postulating U اصل موضوع
businesses U موضوع تجارت
business U موضوع تجارت
decades U ده موضوع یا رویداد
decade U ده موضوع یا رویداد
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
direct objects U موضوع منظره
What's the matter? U موضوع چیه؟
What gives? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
What's on? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
issued U موضوع دعوی
cases U موضوع حالت
issued U موضوع شماره
issue U موضوع شماره
issues U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
subject matter U موضوع اصلی
subject matter U مطلب موضوع
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
issue U موضوع دعوی
irrelevant U خارج از موضوع
reagent U موضوع ازمایش روانی
bet U موضوع شرط بندی
question in dispute U موضوع متنازع فیه
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
the tax in question U مالیات موضوع بحث
bets U موضوع شرط بندی
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
topicality U موضوع موردبحث روز
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
embroglio U گیر موضوع غامض
donnee U موضوع داستان یا درام
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
it is a question of money U موضوع پول است
contested area U منطقه موضوع اختلاف
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
at stake U نامعلوم موضوع بحث
vexata questio U موضوع متنازع فیه
matter in hand U موضوع مورد بحث
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
there U دراین موضوع انجا
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
that is not the question U موضوع این نیست
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
monographs U رساله درباره یک موضوع
subjected U مبحث موضوع مطالعه
that is a matter of habit U موضوع عادت است
gambit U بذله موضوع بحث
gambits U بذله موضوع بحث
subject U مبحث موضوع مطالعه
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
plot U موضوع اصلی توط ئه
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
causes U موضوع منازع فیه
causing U موضوع منازع فیه
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
monograph U رساله درباره یک موضوع
subjects U مبحث موضوع مطالعه
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
content U موضوع یک برنامه یا متن
plotted U موضوع اصلی توط ئه
plots U موضوع اصلی توط ئه
the matter is perplexed U موضوع درهم است
the matter in hand U موضوع مورد بحث
cause U موضوع منازع فیه
Why have you seized on this topic? U چرا چسبیدی به این موضوع ؟
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
sonnet sequence U غزلیات دارای موضوع واحد
You must not relent on this point . You must stand firm. U مبادا سر این موضوع شل بیائی
He feels bad about it . He is concerned about it. U از این موضوع ناراحت است
love is everything U موضوع اصلی محبت است
star turn U موضوع مهم وقابل توجه
To stick to the main topic ( issue ). U از موضوع اصلی خارج نشدن
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
Recent search history Forum search
1ICR
2make the case? به فارسی چی میشه
1coffee table conversation piece
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com